21 مرداد سالروز ایستادگی قهرمان بزرگ تاریخ ایران یعنی آریو برزن هخامنشی است. وظیفه ی خود دانستیم. تا پیشاپیش این روز به شما یادآوری کنیم و هم شما را با این قهرمان بزرگ امپراتوری هخامنشی آشنا سازیم.
قوم لر اصیل ترین قوم ایرانی به شمار می آید. شجاعت لر از زمان آریو برزن هخامنشی تا کنون پابرجاست. قوم لر هیچ گاه به ایران خیانت نکرده است. و هیچ وقت زیر بار زور بیگانگان نرفته است. بازماندگان اصلی امپراتوری هخامنشی قو لر می باشند. به راستی که صداقت, صمیمیت, مردانگی, و انسان دوستی پادشاهان هخامنشی در این قوم هنوز پابرجاست. داشتن نام و آوازه بزرگ آن هم در دوران طلایی تاریخ ایران یعنی دوران هخامنشیان شایسته هر کسی نیست. دورانی که پادشاهان بزرگ مثل کورش کبیر و داریوش بر این سرزمین حکومت می کردند. حرف از برزگی آریو برزن باید نشان از شجاعت و بزرگی ایشان باشد. آریو برزن هخامنشی سردار بزرگ قوم لر در سال های بحرانی امپراتوری هخامنشیان فرماندهی قسمتی از سپاه ایران را بر عهده است. آن هم در دوران حمله اسکندر مقدونی به ایران.
محل دقیق تولد آریون برزن مشخص نیست. اما بر اساس نوشته مورخان آریو برزن در سال 368 پیش از میلاد در محدوده منطقه نورآباد ممسنی تا یاسوج و امروزی به دنیا آمد. و 50 سال بعد در همین منطقه طی جنگ با اسکندر مقدونی کشته شد. آریو برزن به آریو برزین نیز معروف است. که به معنای”ایرانی با شکوه” است.
اطلاعات ما درباره نبرد اسکندر مقدونی و آریو برزن بیشتر بر پایه حدس و گمان است. نبردگاه جایی در استان کهگیلویه و بویر احمد باشد.(در منطقه تنگ تکاب)به هر روی ناآشنایی اسکندر با منطقه به سود پارسیان بود ولی یک چوپان که تاریخنگاران نامش را لیبانی(اسیر اسکندر) نوشتهاند راه گذر از کوهستان را به مقدونیان نشان میدهد و اسکندر میتواند آریوبرزن و یارانش را به دام اندازد گفته میشود اسکندر پس از پایان جنگ آن اسیر را به خاطر خیانت میکشد. آریوبرزن با ۴۰ سوار و ۵۰۰۰ پیاده خود را بیپروا به سپاه مقدونی رسانده و شمار بسیاری از یونانیان را کشته و خود نیز تلفات بسیاری داد اما موفّق گردید از محاصرهٔ سپاه مقدونی بگریزد.
چون از محاصره بیرون آمد خواست تا به کمک پایتخت بشتابد و آن را پیش از رسیدن سپاه مقدونی اشغال کند. اما لشکر اسکندر که از راه جلگه به پارس رفته بودند، مانع او شدند. در این هنگام وی به مخاطرهٔ سختی افتاد، ولی راضی نشد تسلیم گردد. گفته میشود ایستادگی آریوبرزن یکی از چند ایستادگی انگشت شمار در برابر سپاه اسکندر بودهاست.
بر پایه یادداشتهای به دست آمده از کالیستنس تاریخنگار اسکندر، ۱۲ اوت سال ۳۳۰ پیش از میلاد، نیروهای اسکندر مقدونی در پیشروی به سوی پرسپولیس پایتخت آن زمان ایران، در یک منطقه دربند پارس که منطقهای کوهستانی و سختگذر است متوقف شدند و در این منطقه درگیری میان اسکندر و آریو برزن رخ داد. به گفته اسکندر بعد از ورود به سرزمین ایذج خورشید را به مدت سه شبانه روز بچشم ندیدم بعلت انبوه درختان و ازدیاد باران. اسکندر با یک هنگ ارتش ایران که شامل ۵۰۴۰تا ۵۰۰۰ نفر بود به فرماندهی آریو برزن رو به رو شد. این هنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش دهها هزار نفری اسکندر شده بود که مصر، بابل و شوش را پیشتر گرفته بود و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری داده بود. سرانجام این هنگ با محاصره کوهها و حمله به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پای درآمد و فرمانده آن آریوبرزن نیز کشته افتاد.
یوتاب خواهر آریو برزن:
یوتاب خواهر آریوبرزن هخامنشی بزرگترین و شجاع ترین زن تاریخ ایران به شمار می آید کسی که در کنار برادرش تا پای جان در مقابل اسکندر مقدونی جنگید. و از سرزمینش دفاع کرد. یوتاب بخشی از فرماندهی سپاه ایران در برابر اسکندر مقدونی در سال 330 پیش از میلاد را بر عهد داشت.
آریو برزن را تاریخ نگاران یونان باستان با لئونیدایس اول همتای یونانی اش مقایسه کردند
نبرد آریوبرزن درست ۹۰ سال پس از ایستادگی لئونیداس یکم در برابر ارتش خشایارشا در جنگ ترموپیل رخ داد که آن هم در ماه اوت بود و از این نظر این دو واقعهٔ تاریخی بسیار همانند یکدیگرند. اما تفاوت میان مقاومت لئونیداس و ایستادگی آریوبرزن در این است؛ که یونانیان در ترموپیل، در محل بر زمین افتادن لئونیداس، یک پارک و بنای یاد بود ساخته و مجسمه او را برپا داشتهاند و واپسین سخنانش را بر سنگ حک کردهاند تا از او سپاسگزاری شده باشد، ولی از آریوبرزن جز چند سطر ترجمه از منابع دیگران اثری در دست نیست. از شباهتهای مرگ لئونیداس با آریوبرزن این است که هر دو در راه محافظت از یک معبد مردند و لئونیداس نیز مانند آریوبرزن حاضر به تسلیم نشد و خشایارشاه دستور داده بود او را آن قدر با تیر و نیزه زدند تا از پا در آمد؛ و به دلیل همین شباهت در از خودگذشتگی او و آریوبرزن بود که اسکندر دستور داده بود روی قبر آریوبرزن بنویسند به “یاد لئو نیداس”. با نگاهی به درآمدهای گردشگری کشور یونان دیده میشود که بازدید از بنای یاد بود و گرفتن عکس در کنار مجسمه لئونیداس برای یونان هر ساله میلیونها دلار درآمد گردشگری به همراه دارد. همه گردشگران ترموپیل این آخرین پیام لئونیداس را با خود به کشورهایشان میبرند که: “ای رهگذر، به مردم لاکونی اسپارت بگو که ما در اینجا به خون خفتهایم تا وفاداریمان را به قوانین میهن ثابت کرده باشیم.” (قانون اسپارت عقبنشینی سرباز را اجازه نمیداد). ولی در سالروز ایستادگی سردار ایرانی آریوبرزن که در ۱۲ اوت برابر با ۲۱ مرداد از میهنش دفاع کرد، برنامه ویژهای اجرا نمیشود و جای تاسف است که هیچ اقدامی برای بزرگداشت وی انجام نمیشود.
اسکندر مقدونی پس از پیروزی در سومین جنگ خود با ایرانیان که به جنگ آربل Arbel یا گوگامل Gqugamele مشهور است در سال ۳۳۱ پیش از میلاد مسیح ،بابل و شوش و استخر (در استان فارس کنونی) را از آن خود ساخت و تصمیم به دست یافتن به پارسه گرفت و به سوی پایتخت ایران حرکت کرد .
اسکندر سپاه خود را به دو بخش تقسیم کرد . یکی از بخش ها به فرماندهی شخصی به نام پارمن یونوس از راه جلگه رامهرمز و بهبهان به سوی پارسه حرکت کرد و خود اسکندر نیز با سپاه سبک اسلحه از راه کوهستان (کو ه های کهگیلویه) روانه پایتخت ایران شد و در تنگه های در بند پارس (برخی آن را تک آب و گروهی آن را تنگ آری می دانند) با مقاومت ایرانیان روبرو شد.
درجنگ در بند پارس آخرین پاسداران ایران با شماری اندک به فرماندهی آریوبرزن در برابر سپاهیان پرشمار اسکندر مقدونی دلاورانه از میهن خویش دفاع کردند و بی پروا با سپاهیان اسکندر به مقابله پرداختند و بسیاری از آنان را به خاک نشاندند و سر انجام توانستند سپاه اسکندر را به عقب نشینی وادارند .
با وجود آریوبرزن و پاسدارانی که جانانه از میهن خویش دفاع می نمودند گذر سپاهیان اسکندر از این تنگه های کوهستانی غیر ممکن بود . پس اسکندر به نقشه ی جنگی ایرانیان در جنگ ترموپیل Thermopyle روی آورد و با کمک یک اسیر ایرانی آریوبرزن را دور زد و از بیراهه ها و تنگه های سخت کوهستانی خود را به پشت سربازان پارس رسانید و آنان را به محاصره گرفت. ( پس از اتمام جنگ نیز عمر آن اسیر چندان دوامی نیاورد و به دستور اسکندر به دلیل خیانت کشته شد.)
آریو برزن با ۴۰ سواره و ۵ هزار سرباز پیاده و وارد کردن تلفات سنگین به دشمن ، خط محاصره اسکندر را شکست و برای یاری به پایتخت به سوی پارسه شتافت ولی سپاهیانی که اسکندر دستور داده بود از راه جلگه به طرف پارسه بروند ،پیش از رسیدن او به شهر دست یافته بودند .
آریو برزن با وجود دست تصرف پایتخت به دست سربازان اسکندر و در حالی که سپاهیان دشمن سخت در حالی تعقیب او بودند حاضر به تسلیم نشد و آنقدر در پیکار با دشمن پافشاری کرد که همه ی یارانش از پای افتادند و جنگ وقتی به پایان رسید که آخرین سرباز پارسی زير فرمان آریوبرزن به خاک افتاده بود.
در کتاب اتیلا نوشتهٔ لویزدول آمده که در آخرین نبرد اسکندر که از شجاعت آریوبرزن خوشش آمده بود به او پیشنهاد داده بودکه تسلیم شود تا مجبور به کشتن او نشود ولی آریوبرزن گفته بود:”شاهنشاه ایران مرا به اینجا فرستاده تا از این مکان دفاع کنم و من تا جان در بدن دارم از این مکان دفاع خواهم کرد.”
اسکندر نیز در جواب او گفته بود:”شاه تو فرار کرده .تو نیز تسلیم شو تا به پاس شجاعتت تو را فرمانروای ایران کنم.”
ولی آریو برزن در پاسخ گفته بود :”پس حالا که شاهنشاه رفته من نیز در این مکان می مانم و آنقدر مبارزه میکنم تا بمیرم” و اسکندر که پایداری او را دیده بود دستور داد تا او را از راه دور و با نیزه و تیر بزنند.
آنها آنقدر با تیر و نیزه او را زدند که یک نقطهٔ سالم در بدن او باقی نماند.پس از مرگ او را درهمان محل به خاک سپردند و روی قبر او نوشتند “به یاد لئونیداس”*.
در این جنگ یوتاب (به معنی درخشنده و بی مانند) خواهر آریو برزن که فرماندهی بخشی از سپاه را بر عهده گرفته بود ،در کوه ها راه را بر سپاه اسکندر بست .یوتاب و برادرش آنچنان جنگیدند تا هر دو کشته شدند و نامی درخشان از خود بر جای گذاشتند .
* لئونیداس کسی بود که در زمان حمله خشایارشا به یونان در جنگ ترموپیل مانند آریو برزن پایداری کرده بود و سرنوشتی همانند آریو برزن داشت اما بر خلاف آریو برزن که جز چند سطر ترجمه از منابع دیگران اثری در دست نیست ، یونانیان در محل بر زمین افتادن لئونیداس، یک پارک و بنای یاد بود ساخته و مجسمه او را برپا داشته اند و واپسین سخنانش را بر سنگ حک کرده اند تا از او سپاسگزاری شده باشد.
نبرد آریو برزن در ادبیات ایران:
وطن را لاله های سر نگون است
زیاد آریو برزن غرق خون است
*********************
ایران سرزمین جاودانگی چرا که جان داده است در راه آزادگی
هرگز نرود زیر یوق بیگانه بدین سادگی
*********************
مانده جاودان یا با زور سرنیزه و شمشیر و زوبین
و یا بهرگیری ز خرد فرهنگ و دانش مردمان پاک دین
*********************
ایران سرزمین جاودانگی چرا که جان داده است در راه آزادگی
هرگز نرود زیر یوق بیگانه بدین سادگی
*********************
مانده جاودان یا با زور سرنیزه و شمشیر و زوبین
و یا بهرگیری ز خرد فرهنگ و دانش مردمان پاک دین
*********************
همه روی یکسر به جنگ آوریم
جهان بر بد اندیش تنگ آوریم
*********************
همه سر به تن کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
*********************
چو ایران نباشد تن من مباد
بر این بوم و بر زنده یک تن مباد
سرانجام مجسمه آریو برزن در یاسوج:
مجسمه آریو برزن هم به سرنوشت دیگر قهرمانان ملی ما دچار شد. حتی در سرزمین مادر اش جای برای مجسمه یادبود وی پیدا نشد…
نصب مجسمه آریو برزن در یاسوج با مخالفت بعضی از مقامات این شهر رو به رو شد. از این نظر این مسئولین مجسمه آریو برزن با ارزش های آنها تناقص دارد. و سرانجام دستور دادند تا آن را از مرکز شهر حذف کنند. هر چند در قلب مردم جای دارد. اما همین مسئولین عاشق شجاعت قهرمانان ملی دیگر فرهنگ ها مثل قهرمانان کره جنوبی (جومونگ) هستند. و حتی تماشای یک قسمت از سریال جومونگ را از دست نداند…