روانشناسی

چرا نمی توانیم دست از مقایسه با دیگران برداریم؟

مقایسه کردن: یکی از مفاهیم پرکاربرد در زندگی روزمره ما هست. ما دائما درحال مقایسه خود و دنیای اطراف خود هستیم. توانایی, دانستنی ها, هر آنچه را داریم با دیگر مقایسه می کنیم. مقایسه کردن بعضی مواقع باعث ایجاد حس رقابت و بعضی مواقع باعث ایجاد حسادت و دشمنی می شود.

البته مقایسه کردن بستگی به طرز تفکر ما دارد. بعضی از مقایسه کردن پیشرفت می کنند. بعضی افراد دچار بیماری می شوند. خانم ها بیشتر از مردان مقایسه می کنند. آنها دائما در حال مقایسه کردن هستند.

مقایسه خود با دیگران، شادی و آرامش را از زندگی می رباید. ولی با وجود صدها تحقیق و نظرسنجی در مورد بدی این رفتار، یک حقیقت قطعی نیز وجود دارد و آن اینکه، مقایسه با دیگران اجتناب ناپذیر است. بنابر این چه بهتر که از این حس ناگزیر، مناسب ترین بهره برداری صورت بگیرد.

دو روانشناس اجتماعی  در کتاب شان « دوست و دشمن» سعی کردند کامل و جامع توضیح بدهند که چگونه می شود به کنترل « مقایسه» و شاخه های دیگرش نظیر رقابت، طمع و حسد نائل شد.

ما اگر کارمند قدیمی یک شرکت باشیم و همکار جدیدی که کار مشابه ما انجام می دهد و بلافاصه در شروع کار در حد ما و حتی بیشتر حقوق بگیرد همه تعادل مان به هم خواهد خورد. مهمتر از همه اینکه، اجداد ما یاد گرفتند که تشخیص و ارزشی که برای خودشان قائلند یک قضاوت منزوی و ساخته و پرداخته ذهن شان نبود چون آن را در ارتباط با دیگران محک زده بودند..

ما حتی نمی دانیم آیا درامد مان کم است یا نیازمند پول بشتر هستیم؟ آیا باید ماشین نوتر و خانه بزرگتر تهیه کنیم؟ آیا به اندازه کافی تعطیلات داریم؟ آیا پس انداز کافی برای روز مبادا جمع آوری کرده ایم؟ پاسخ دادن به همه سئوالات فوق در گرو این واقعیت است که ما مدام، وضعیت مان را به نسبت دیگران بسنجیم.

مثالی که در کتاب « دوست و دشمن» عرضه شده است مربوط به آزمایش معروف اعتراض میمون ها به نابرای است که در دانشگاه Emory به سرپرستی پروفسور فرانسس دوال انجام شده بود. میمون های در فقس، یاد گرفته بودند در ازای دریافت یک برش از خیار، یک قلوه سنگ به مجریان تحقیق بدهند. در این حین، به یکی از میمون ها در ازای تحویل قلوه سنگ، یک دانهِ انگور دادند. میمون های دیگر با دیدن ان حرکت، تاب تحمل نداشتند و معترض به پاداشی بودند که نصیب شان نشده بود.

بخشی از مقایسه خود با دیگران به شکل رقابت ظهور پیدا می کند و شکی نیست که منفعت اصلی رقابت، تلاش و تمرکز و تمرین بیشتر است. رقابت البته می تواند جانکاه هم باشد اگر به حسادت و رشک منجر شود برای همین دو نویسنده روانشناس کتاب، تاکید می کنند که ما باید بین رقابت و همکاری تعامل ایجاد کنیم.

مثال بارز دیگر در کتاب، تحقیقی است که در باره برندگان مدال های ورزشی صورت گرفته است. نفرات اول می دانند در چه موقعیتی هستند و رابطه شان با رقبای مسابقه تعیین شده است. ولی نفر دوم ها، معمولا ناراحت تر از نفرات سوم رفتار می کنند. نفرات دوم خود را به نفرات اول مقایسه می کنند و ناراحت می شوند که چرا کمی بیشتر تلاش نکردند. در صورتی که برندگان رتبه سوم، احساس شادی شان همه جانبه است چون منطقِ مقایسه شان می گوید بقیه رقبا به هیچ امتیاز و مدالی دست نیافتند.

نظر شما در مورد مقایسه کردن چیست؟

آیا مقایسه کردن خوب است یا بد؟

منبع:

http://nymag.com/scienceofus/2015/10/is-impossible-to-stop-comparing-yourself.html

برچسب ها

آریوبرزن

آریو اشراقی هستم مدیر سایت وب آریو از بچه های خونگرم جنوب ( خوزستان )، خوشحال میشم که با اشتراک گذاری مطالب، سایت منو حمایت کنید. در ضمن عضویت در کانال تلگرام وب آریو یادتون نره!! @webario

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بستن